آموختن برخی صفات اشیا
چی می شد اگر بعضی اوقات از اشرف مخلوقات بودن استعفا دهیم وبعضی چیزها را ازدیگراشیا یاد بگیریم:
صداقت را از آیینه
پاکی را از دریا
دوستی را از کلاغ(نه به خاطر سیاهیش بلکه به خاطر یکرنگیش)
معرفت را از دیوار (چون هر چه مرد و نامرد بهش تکیه میدن)
مرام را از گاو(چون هیچ وقت نمیگه من؛همیشه میگه ما)
نجابت را از اسب ( چون شنیدم نمیدونم برای چی )
دوست داشتن را از سیگار(با اینکه میدونه آخره ولی تاآخرباهات میسوزه)
پیوسته رفتن را از شتر
تلاش را از مورچه
عشق را از پروانه
گرمی را از خورشید
میهمان ناخوانده را از پیامهای بازرگانی وسط سریالهای تلویزیونی