مسافر
سه آقای مست به ایستگاه راه آهن رفتند.وقتی که خواستند سوار قطار بشوند،قطار شروع به حرکت کرد.دو نفر از اونا سوار شدند ولی سومی نتوانست...او در ایستگاه ایستاد و ناپدید شدن اون رو تماشا کرد.
یکی از باربرها گفت:خیلی بد شد آقا...
مرد جواب داد:بله،دوستان من هم باید ناراحت باشند زیرا آنها برای بدرقه کردن من آمده بودند!!